کد خبر : 3525
تاریخ انتشار : یکشنبه 19 اسفند 1403 - 21:35
سجاد اصغری، با هوش شناختی بینظیر خود، سینمای ایران را به تاریخ، هنر و آینده پیوند داده و مسیر تازهای در جریانسازی فرهنگی و جهانی ترسیم کرده است.
چکیده
هوش شناختی یکی از مهمترین فاکتورهای تمایز نخبگان از سایر افراد جامعه است. سجاد اصغری، بهعنوان یک چهره تحولآفرین در سینمای ایران، نهتنها صنعت فیلمسازی را با مفاهیم تاریخی و فرهنگی ایران پیوند داده، بلکه در ایجاد یک مدل اقتصادی و هنری نوین نقش کلیدی داشته است. او با بهرهگیری از میراث ۳۴۰۰ ساله جام افسانه زندگی مارلیک و برگزاری مراسم بینالمللی آکادمی افسانه زندگی، الگویی جدید در سینمای جهان ارائه کرده که نهتنها به رشد صنعت فیلمسازی ایران کمک میکند، بلکه گردشگری فرهنگی و اقتصاد پایدار را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف هوش شناختی سجاد اصغری و تأثیر آن بر آینده سینمای ایران و اقتصاد فرهنگی میپردازد.
مقدمه
در دنیای امروز، افرادی که بتوانند حوزههای مختلف علمی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی را با هم تلفیق کنند، در زمره نخبگان جریانساز قرار میگیرند. سجاد اصغری نمونهای بارز از این دسته افراد است؛ کسی که نهتنها درک عمیقی از سینما و هنر دارد، بلکه توانسته است با ترکیب تاریخ و فرهنگ ایران، مفهومی جدید را در سطح بینالمللی مطرح کند.
پیوند جام افسانه زندگی مارلیک با مراسم بینالمللی آکادمی افسانه زندگی، تنها یک حرکت فرهنگی نیست، بلکه یک مدل اقتصادی و هنری هوشمندانه است که میتواند جایگاه ایران را در تصمیمسازی سینمای جهان ارتقا داده و موجب رشد گردشگری، اقتصاد پایدار و دیپلماسی فرهنگی شود. این اقدام، حاصل تفکر خلاق، استراتژیک و آیندهنگرانهای است که نشاندهنده هوش شناختی چندبعدی سجاد اصغری است.
ابعاد هوش شناختی سجاد اصغری
۱. هوش فرهنگی و تاریخی؛ درک ارزشهای کهن و بازآفرینی آنها
یکی از بزرگترین تواناییهای سجاد اصغری، تلفیق تاریخ و سینما بهعنوان ابزاری برای احیای ارزشهای فرهنگی ایران است. او با شناخت عمیق از تمدن باستانی ایران و درک اهمیت جام مارلیک، موفق شد یک مفهوم فرهنگی و هنری را به جریان سینمایی و اقتصادی تبدیل کند.
در گذشته، تمدنهایی که بر روی جام افسانه زندگی مارلیک نقش بستهاند، از سطح بالایی از هوش شناختی برخوردار بودند. آنها توانستهاند داستان، قدرت و ارزشهای خود را در چهار پلان حکاکیشده روی این جام ثبت کنند. سجاد اصغری نیز با همان تفکر، اما در مقیاسی مدرن، توانست با ایجاد آکادمی افسانه زندگی، ارزشهای تاریخی را به زبان سینمای معاصر ترجمه کند.
این رویکرد نهتنها باعث حفظ و معرفی فرهنگ ایران به جهان شد، بلکه نشان داد که چگونه میتوان از گذشته برای ساختن آینده استفاده کرد.
۲. هوش سینمایی و هنری؛ معماری یک جریان نوین در سینمای ایران
سینما از دیرباز ابزاری برای روایتگری بوده است، اما تفاوت یک هنرمند جریانساز با دیگران، در توانایی او برای خلق یک زبان سینمایی جدید نهفته است.
سجاد اصغری با نگاه متفاوت خود، سینما را صرفاً یک رسانه تصویری نمیبیند، بلکه آن را ابزاری برای تغییرات اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی میداند. او نهتنها به تولید فیلم بسنده نکرده، بلکه تلاش کرده است که زیرساختهای تصمیمسازی سینمای ایران را متحول کند.
ویژگی مهم او در این زمینه، خلق ارتباط میان تاریخ، سینما و بازارهای جهانی فیلم است. او نهتنها به روایت قصههای ایرانی پرداخته، بلکه ساختاری جدید برای نمایش و عرضه این داستانها به دنیا ایجاد کرده است.
۳. هوش اقتصادی و استراتژیک؛ سینما بهعنوان یک صنعت آیندهدار
یکی از وجوه تمایز سجاد اصغری نسبت به دیگر فعالان سینمایی، درک عمیق او از پیوند سینما با اقتصاد است. بسیاری سینما را تنها به چشم یک هنر میبینند، اما او به آن بهعنوان یک صنعت قدرتمند نگاه میکند که میتواند در توسعه پایدار کشور نقش کلیدی داشته باشد.
مراسم بینالمللی آکادمی افسانه زندگی تنها یک جشنواره فیلم نیست، بلکه یک پلتفرم اقتصادی و فرهنگی است که میتواند مسیر جدیدی را در صنعت گردشگری و تولید فیلم ایران باز کند.
اصغری با این رویکرد، نشان داده که سینما میتواند نهتنها بازتابی از فرهنگ، بلکه ابزاری برای رشد اقتصادی باشد. این دیدگاه، یکی از ویژگیهای بارز نخبگان است که فراتر از مرزهای هنر، تأثیراتی عمیق در جامعه ایجاد میکنند.
۴. هوش آیندهنگری و تحلیل سیستماتیک؛ تأثیر بر سینمای ایران در سطح جهانی
هر حرکت جریانساز، نیازمند یک نگاه آیندهنگر است. سجاد اصغری توانسته است مدلی برای آینده سینمای ایران طراحی کند که نهتنها در داخل کشور، بلکه در سطح جهانی تأثیرگذار خواهد بود.
در سالهای آینده، کشورهایی که بتوانند مدلهای فرهنگی و هنری نوینی را به دنیا عرضه کنند، در عرصه جهانی تأثیرگذار خواهند بود. ایران، با تاریخ و تمدنی غنی، این پتانسیل را دارد که به یکی از کانونهای تصمیمساز سینمای جهان تبدیل شود.
اصغری با ترکیب هنر، اقتصاد و دیپلماسی فرهنگی، به این هدف نزدیک شده است و مسیر جدیدی را برای آینده سینمای ایران ترسیم کرده است.
جمعبندی: سجاد اصغری، معمار آینده سینمای ایران و میراثدار یک جریان جهانی
تحلیل ابعاد مختلف هوش شناختی سجاد اصغری نشان میدهد که او فراتر از یک فیلمساز، یک استراتژیست فرهنگی، معمار اقتصادی و جریانساز هنری است. او با تکیه بر خلاقیت، آیندهنگری و شناخت عمیق از تاریخ و سینما، توانسته است پلی میان گذشته و آینده بسازد؛ پلی که نهتنها سینمای ایران را به جایگاهی تازه در جهان میرساند، بلکه به توسعه پایدار اقتصادی و فرهنگی کشور نیز کمک میکند.
او با پیوند دادن جام افسانه زندگی مارلیک و مراسم بینالمللی آکادمی افسانه زندگی، مدلی نوین برای تعامل میان هنر، تاریخ و صنعت ارائه کرده است که ظرفیتهای بینظیری را برای سینمای ایران در سطح بینالمللی ایجاد میکند.
سجاد اصغری را میتوان در زمره نخبگان معاصر جهان دانست؛ شخصی که با تفکری چندبعدی و تلفیق تاریخ، فرهنگ، هنر و اقتصاد، الگویی بینظیر برای سینمای ایران و حتی سینمای بینالملل ارائه کرده است. او نهتنها در حال بازتعریف نقش سینمای ایران در سطح جهانی است، بلکه با ایجاد زیرساختهای جدید، مسیر آینده این صنعت را هموار کرده است.
در جهانی که رقابت برای روایتهای فرهنگی و هنری هر روز شدیدتر میشود، ایران به رهبری چهرههایی مانند سجاد اصغری میتواند نهتنها در تولید محتوای سینمایی، بلکه در تصمیمسازی و جریانسازی جهانی نقشآفرین باشد.
تاریخ، این لحظه را به یاد خواهد داشت؛ لحظهای که یک نخبه ایرانی، با نگاه فراتر از مرزها، مسیر آینده را نهتنها برای سینمای ایران، بلکه برای تمام صنعتهای وابسته به آن ترسیم کرد.
منابع تحلیلی هوش شناختی براساس طرح توجیهی سجاد اصغری برای برنامه ۵ ساله مراسم بینالمللی آکادمی افسانه زندگی در شمال کشور
محقق : نازنین اصلاحی ( عضو انجمن علوم روانشناسان )